راهنمایی

چگونه یک زبان جدید یاد بگیریم: با منابع مناسب شروع کنید








بنابراین شما تصمیم گرفته اید که یادگیری یک زبان جدید را شروع کنید، اما مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید.

شما به منابعی نیاز دارید - کتاب ها، دوره ها، برنامه ها، یا سایر مواد آموزشی که به شما کمک کنند.

چه کار میکنی؟

اولین جایی که به آن مراجعه می کنید اینترنت است. برای یافتن لیستی از ده ها مطالب آموزشی برای هر زبانی که می خواهید یاد بگیرید، فقط چند کلیک ماوس لازم است.

سپس خود را در یکی از دو سناریو مختلف می یابید:

اگر پول دارید، شروع به برداشتن هر چیزی می‌کنید که رتبه‌بندی خوبی دارد - شاید یک کتاب دستور زبان، یک فرهنگ لغت یا یک کتابچه راهنمای پر از صرف افعال.
اگر پول زیادی ندارید، شروع به سنجیدن گزینه های خود می کنید. شما سعی می‌کنید بفهمید چقدر از درآمدتان را می‌توانید برای مواد زبان جدید بودجه اختصاص دهید، و به آنچه مقرون به صرفه است رضایت می‌دهید - شاید فقط یک دوره کوتاه مبتدی و چند برنامه محبوب تلفن هوشمند.

هر چه که باشد، نتیجه کلی یکسان است: شما تا جایی که می توانید منابع زیادی را به دست آورده اید.

بعد چه اتفاقی می افتد؟ آیا دسترسی به همه این منابع واقعا زندگی شما را آسان می کند؟ آیا این به شما کمک می کند تا با زبان خارجی جدیدتان شروعی دوام بیاورید؟

در تجربه من، پاسخ منفی است. اگر مراقب نباشید، دسترسی به منابع زیادی در واقع می‌تواند به جای آسان‌تر کردن، کار را سخت‌تر کند.

بگذارید به شما اطمینان دهم: راه بهتری برای انتخاب منابع وجود دارد. یکی که برای ذهن و پول شما راحت تر است.
من امروز اینجا هستم تا این راه بهتر را به شما آموزش دهم.

بیایید شیرجه بزنیم!

چرا انتخاب بیشتر همیشه بهتر نیست؟



روانشناس بری شوارتز معتقد است که داشتن گزینه‌های بیشتر می‌تواند شما را کمتر راضی کند و در کاری که انجام می‌دهید کمتر موثر باشد.

او این را «پارادوکس انتخاب» می‌نامد و آن را در چهار عامل خلاصه می‌کند: پشیمانی (و پشیمانی پیش‌بینی‌شده)، هزینه‌های فرصت، تشدید انتظارات، و سرزنش خود.
بیایید بررسی کنیم که هر یک از اینها در زمینه انتخاب منابع زبان چگونه کار می کنند:

1. پشیمانی و پشیمانی پیش‌بینی‌شده - اگر منبع اشتباهی را انتخاب کنیم، پشیمان می‌شویم که منابع دیگری، احتمالاً بهتر را انتخاب نکرده‌ایم.

2. هزینه های فرصت - انتخاب یک منبع برای ما زمان و هزینه ای دارد که نمی توانیم برای منابع دیگر خرج کنیم.

3. افزایش انتظارات - با گزینه های بسیار، ما انتظار داریم که بتوانیم منبع 'کامل' را برای خود پیدا کنیم.

4. سرزنش خود - اگر منبع اشتباهی را از بین گزینه‌های مختلف انتخاب کنیم، فقط خودمان را مقصر می‌دانیم.
به عنوان زبان آموزان، چگونه با این پارادوکس مبارزه کنیم؟ چگونه می‌توانیم آن را طوری انجام دهیم که از بین تمام منابع یادگیری زبان در دسترس ما، منابع صحیح را انتخاب کنیم؟
در اینجا سه مرحله وجود دارد که می‌توانید نه تنها منبع مناسب را انتخاب کنید، بلکه بیشترین بهره را از آن ببرید.

1. به دنبال منابعی باشید که با سطح، سبک یادگیری و اهداف شما مطابقت دارند




اولین قدم برای غلبه بر پارادوکس انتخاب این است که آن را طوری بسازید که گزینه های کمتری برای انتخاب داشته باشید.

برای انجام این کار، باید بنشینید و سعی کنید به سه سوال پاسخ دهید:

→ سطح مهارت فعلی من در زبان مقصدم چقدر است؟
→ چه چیزی از یادگیری برای من لذت بخش است؟
→ اهداف یادگیری زبان من چیست؟

سطح مهارت


ابتدا باید گزینه های خود را به منابعی محدود کنید که برای شما قابل درک است. انواع زبان گنجانده شده در منبع باید به اندازه کافی در دسترس باشد که شما در حال یادگیری چیزهای جدید هستید بدون اینکه احساس خستگی بیش از حد کنید.

لذت بردن


همه ما ترجیحات متفاوتی برای نحوه یادگیری و جذب اطلاعات جدید داریم. برخی از مردم (مثل من) عاشق کتاب، و سایر مواد مبتنی بر کاغذ هستند. برخی دیگر به برنامه هایی که یادگیری را به نوعی بازی تبدیل می کنند سوگند یاد می کنند. همچنین افراد زیادی هستند که از رویکرد عملی برای یادگیری لذت می برند، جایی که می توانند مستقیماً هر آنچه را که به آنها آموزش داده می شود تمرین کنند.

منابع خود را با توجه به آنچه که فکر می کنید در مورد یادگیری زبان لذت بخش تر است، محدود کنید. اگر فرمت یا روش خاصی را خسته کننده می دانید، از آن استفاده نکنید! این حتی برای انتخاب‌های زیبایی‌شناختی‌تر نیز صدق می‌کند - اگر منبعی خیلی زشت، پر اشکال یا غیرقابل اعتماد است، لازم نیست خودتان را مجبور به انتخاب آن کنید.

اهداف


منبع شما همچنین باید برای کمک به شما در رسیدن به اهداف یادگیری زبان مفید باشد. اگر با منبعی با رتبه‌بندی بالا در مورد نوشتن مواجه شدید، و با این حال برنامه‌ای برای نوشتن زیاد به زبان مقصد خود ندارید، می‌توانید با خیال راحت آن را نادیده بگیرید.

با استفاده از این سه معیار، می توانید گزینه های خود را به شدت محدود کنید تا هر آنچه باقی مانده برای شما قابل درک، لذت بخش و مفید باشد.

2. یک منبع را انتخاب کنید و به آن بچسبید





در این مرحله، در مقایسه با زمانی که شروع کرده اید، باید گزینه های بسیار کمتری برای انتخاب داشته باشید.

گام بعدی این است که بهترین منبع را برای خود شناسایی کنید و به آن متعهد شوید.

این به کمی تحقیق نیاز دارد.

ابتدا فهرستی از منابع قابل درک، لذت بخش و مفید خود را بردارید و سعی کنید مشخص کنید که کدام یک از آنها قابل درک ترین، لذت بخش ترین و مفیدترین هستند. اگر لازم است رتبه بندی کنید.
سپس، به صورت آنلاین برای بررسی ها و توصیه هایی برای موارد با بالاترین رتبه در لیست خود جستجو کنید. با نگاه کردن به هر منبع به نوبه خود، باید بتوانید بفهمید که کدام محصولات بیشتر از سایرین توصیه می شوند.

در نهایت، اگر می توانید، سعی کنید ببینید که آیا احتمالاً می توانید تجربه دست اولی با منابع بالقوه خود داشته باشید. اگر به دنبال دوره‌های مبتنی بر کتاب هستید، به کتابفروشی محلی بروید و آن‌ها را ورق بزنید. اگر به برنامه ای علاقه مند هستید، ببینید آیا نسخه آزمایشی رایگانی وجود دارد که بتوانید از آن استفاده کنید.

بین ارزیابی های خود و توصیه های دیگران، باید بتوانید منبعی را شناسایی کنید که نیازهای شما را بهتر از همه برآورده می کند.
اگر آماده هستید، بالاخره زمان آن رسیده که کیف پول خود را بیرون بیاورید و خرید خود را انجام دهید.

اگرچه این مرحله نهایی نیست. وقتی یک منبع را برای کار انتخاب کردید، می‌خواهم تعهد بدهید .


متعهد شوید که از این منبع و تنها از این منبع برای سه ماه آینده استفاده کنید.

انجام این نوع تعهد به شما کمک می کند تا از پشیمانی که اغلب با تناقض انتخاب همراه است دوری کنید و شما را مجبور می کند قبل از اینکه احتمالاً به یک جایگزین روی بیاورید، واقعاً با یک محصول آشنا شوید.

3. بیاموزید که چگونه از یک منبع بیشترین ارزش را دریافت کنید



اگرچه متعهد شده‌اید که برای سه ماه آینده به یک کتاب، یک دوره، یک برنامه یا یک کلاس پایبند باشید، اما همه چیز آنقدرها هم که به نظر می‌رسد محدودکننده نیست.

مواد یادگیری زبان ابزار هستند. یک ابزار را می توان برای اهداف مختلف استفاده کرد. برای مثال می توان از چکش برای ساختن یا تخریب استفاده کرد. خلق کردن یا کشتن استفاده نهایی از چکش تنها به شخصی بستگی دارد که چکش را در دست دارد، نه خود چکش.

منبع زبان انتخابی شما به همین روش کار می کند. می تواند کارهای زیادی انجام دهد، اما تاثیر نهایی که از آن به دست می آورید به شما بستگی دارد.

شما مطمئناً این را در کلاس های زبان در مدرسه به صورت دست اول دیده اید. اگرچه همه افراد از یک سطح شروع می‌کنند، با کتاب‌های یکسان، برخی افراد عملکرد بسیار بهتری نسبت به دیگران دارند.
و به نظر من این کمتر به استعداد مربوط می شود و بیشتر به نحوه استفاده هر زبان آموز از منابعی که در اختیار دارد مربوط می شود.

برای استفاده از منبع انتخابی خود به مؤثرترین روش ممکن، باید آن را به عنوان راهی برای ایجاد مهارت های رویه ای به جای دانش بیانی در نظر بگیرید.

مهارت های رویه ای شامل دانش چگونگی انجام کاری است. زبان، در واقع، همه چیز در مورد مهارت های رویه ای است - چگونه صداهای خاص را تلفظ کنیم ، چگونه یک جمله را به درستی تلفظ کنیم، چگونه به طور مؤثر گوش کنیم.
در مقابل، دانش اعلامی، دانش حقایق است. از آنجایی که بیشتر موضوعات در یک محیط آموزشی شامل دانش بیانی است، مردم تصور می‌کنند که زبان‌ها نیز عمدتاً به همین شکل عمل می‌کنند. به همین دلیل است که زبان آموزان مبتدی به حفظ لیست لغات ، جداول افعال و توضیحات پیچیده گرامری وسواس زیادی دارند.


مطمئناً زبان شامل مقداری دانش بیانی است، اما عمدتاً مجموعه وسیعی از مهارت‌های رویه‌ای است. بنابراین وقتی شروع به استفاده از منبع انتخابی خود می کنید، باید محتوای آن منبع را تفسیر (یا تفسیر مجدد) کنید تا به شما در بهبود مهارت های خاص کمک کند.
بنابراین به جای:

→ تهیه فهرستی از کلمات جداگانه ← مرتب کردن مجدد کلمات و عبارات را تمرین کنید تا جملات جدید و معنی دار بسازید.
→ مطالعه توضیحات گرامر → تمرین استفاده از ساختار دستور زبان در زمینه، چه از طریق گفتن یا نوشتن
→ حفاری جداول افعال ← استفاده از آن افعال را در انواع جملات گفتاری یا نوشتاری تمرین کنید.
راه آسان برای فهمیدن اینکه آیا چیزی را به‌جای روش رویه‌ای به روش بیانی یاد می‌گیرید این است که از خود بپرسید:

'آیا احساس می کنم دارم چیزی را حفظ می کنم یا از آن استفاده می کنم؟'
اگر حس حفظی بودن دارد، اظهاری است. اگر احساس استفاده از چیزی را دارید، رویه ای است.

سعی کنید تا حد امکان از منابع خود برای تمرین مهارت های رویه ای استفاده کنید.

منبع انتخابی خود را بگیرید و یک زبان جدید بیاموزید




در دنیایی که یافتن منابع خوب برای یادگیری زبان ساده ترین کار است، ممکن است تعجب آور باشد که واقعاً انجام هر گونه یادگیری چقدر سخت است.
من معتقدم مقصر پارادوکس انتخاب است. ما گزینه های زیادی در دسترس داریم که نمی دانیم کدام یک درست است. علاوه بر این، ما می ترسیم که انتخاب اشتباهی داشته باشیم.

در این مقاله، من راهی برای غلبه بر آن مانع را برای شما شرح داده ام.

تو باید:

→ آموزشی قابل فهم، لذت بخش و مفید را جستجو کنید
→ متعهد شوید که از یک منبع در یک زمان استفاده کنید
→ نحوه استخراج بیشترین ارزش را از آن منبع بیاموزید
وقتی این مراحل را دنبال می‌کنید، دیگر به انتخاب‌های در دسترس خود محدود نمی‌شوید. در عوض، شما توسط آنها آزاد می شوید. با در دست داشتن یک منبع، می توانید در سفر خود پیش بروید و در نهایت شروع به یادگیری یک زبان جدید کنید.

نوشته Luca Lampariello

مباحث مرتبط:

Comments