Pataisymai

Text from BahaarHe - فارسی

    • از کمک شما نیاز هستم

    • سالم ،من بهارم .من اهل ججیانگ هستم .وقتی بچه بودم ،خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفر شبیهش داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راهم احساس کردم که اون نویسنده باشم .

PLEASE, HELP TO CORRECT EACH SENTENCE! - فارسی

  • Title
  • Sentence 1
    • سالم ،من بهارم .من اهل ججیانگ هستم .وقتی بچه بودم ،خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
      Balsuok dabar!
    • سالام ،من بهارم .من اهل ججیانگ هستم .وقتی بچه بودم ، با خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • سالم (سلام) ،من بهارم (هستم) .من اهل ججیانگ هستم .وقتی بچه بودم ، (با)خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • سالام ،من بهارم .منهستم اهل ججیانگ هستم .وقتی بچه بودم ،با خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • سالام ، من بهارم .من هستم و اهل ججیانگ هستم می باشم.وقتی بچه بودم ، با خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • سالم ،لام، من بهارم .هستم. من اهل ججیانگ هستم . وقتی بچه بودم ، با خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • سالم لام،من بهارم .من هستم اهل ججیانگ هستم .وقتی بچه بودم ،با خانواده ام به شانگهای رفتیم و حالا ما در آنجا زندگی می کنیم .
    • ADD a NEW CORRECTION! - Sentence 1ADD a NEW CORRECTION! - Sentence 1
  • Sentence 2
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفر شبیهش داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راهم احساس کردم که اون نویسنده باشم .
      Balsuok dabar!
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفر شبیهش داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمال غربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راه هم احساس می کردم که اون نویسنده باشم .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفری شبیهش به او داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار (هم) به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمال غربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتیند . وقتی توی راه بودم احساس کردم که اون نویسنده باشام .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ، من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من می خواستم سفری شبیهش داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمال غربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راه بودم احساس کردم که اون نویسنده باشام .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من، یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستمدوست داشتم که سفری شبیهش سفرش را داشته باشم .پارسال من به" شی ان" آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمال غربی با شهرموان زیاد فرق دارهند .وقتی وقتی توی راهم بودم احساس کردم که اوآن نویسنده باشهستم .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ، من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من می خواستم یک سفر شبیهش اون داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راه بودم احساس کردم که اون نویسنده باشم هستم.
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ، من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من می خواستم سفری شبیهش اون داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمال غربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راه بودم احساس کردم که اونمن یک نویسنده باشهستم .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفری شبیهش رو داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راهم احساس کردم که اون نویسنده باشم .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفری شبیهش اون را داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راهم احساس کردم که اونمن یک نویسنده باشهستم .
    • من سفر را خیلی دوست دارم . چند سال پیش ،من، یک کتاب به نام "توی راه " خواندم . سفر نویسنده خیلی جالب بود .من هم خواستم سفر شبیهشمشابهی داشته باشم . پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .م. شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی. وقتی توی راه بودم احساس کردم که اون نویسنده باشم هستم.
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلیبسیار جالب بود .من خواستم سفر شبیهشتمایل داشتم مانند آن سفری داشته باشم .،پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمال غربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی من بسیار متفاوت است ؛ وقتی توی راهم احساس کردم که او آن نویسنده باشرا دار م .
    • من سفر را خیلی دوست دارم .چند سال پیش ،من یک کتاب به نام "توی راه "خواندم .سفر نویسنده خیلی جالب بود .من خواستم سفر شبیهش به آن داشته باشم .پارسال من به شی ان آمدم و چند بار به شهرهای نزدیک رفته ام .شهرهای شمالغربی با شهرمون زیاد فرق داره .وقتی وقتی توی راهم احساس کردم که اون نویسنده باشم .
    • ADD a NEW CORRECTION! - Sentence 2ADD a NEW CORRECTION! - Sentence 2