Emendata

ADJUVA AD EMEDANDUM NUNC!qualiter corripiantur

Scriptum ab MuneebAhmed - فارسی

    • روش من

    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد، صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیاب، شکر خدا بکند۔ این طریقه متوازن است۔ وھمین روش من است۔

PLEASE, HELP TO CORRECT EACH SENTENCE! - فارسی

  • titulus
  • Sententia 1
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد، صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیاب، شکر خدا بکند۔ این طریقه متوازن است۔ وھمین روش من است۔
      Elige nunc !
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔. پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد، صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیابید، شکر خدا بکند۔ این طریقه متوازن است۔ وھمین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی ۔ پس آدمی را چه باید کرند؟ آیا به این فکنظر که زندگی سرشار غم است، باید مایوس و ناراحت بشود ؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد،می شد،باید صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بمی یابد ، شکر خدا بکند۔ این طریقهراه متوازن است۔ وھماین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشوماند؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد، صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیاب، شکر خدا بکنگوید۔ این طریقه متوازن است۔ وھمین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشودیم؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشودیم؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شدمی‌ شویم، صبر کندیم و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بمیابید، شکر خدا بکندیم۔ این طریقه متوازن است۔ وھماین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کربکند؟ آیا به این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان باشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و (آلام و افسردگی) دچار شد، صبر کند وتا وقتی که زماندوره خوشحالی و شادمانی بیابرسد، شکر خدا بکند۔ این طریقهروش متوازن است۔ وھم این روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ انگیز پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غم است،فقط غم و اندوه است، باید مایوس و ناراحت بشودیم؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشودجلوه کنیم خودمان را؟؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد،میشویم، باید صبر کندیم و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیاب، شکر خدا بکندمی آید،میبایست خدا را شکر کنیم۔ این طریقه متوازن است۔ وھماین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کرد؟ آیا به این فکر که زندگی غمناراحت کننده است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه رویاعتدال بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد، صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیابید، شکر خدا بکند۔ این طریقشیوه متوازن است۔ وھمین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، و گاھی غمی۔ پس آدمی را چهگینی، پس انسان باید کرچه کند؟ آیا به اینا فکر اینکه زندگی غمگین است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا بها این خیال که زندگی تنھافقط شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که انسان به مصائب و، آلام و افسردگی دچارمی شود، صبر کند و وقتی که زمانی که خوشحالی و شادمانی بیاب، شکر خدا بکند۔ این طریقه متوازن شد، خدا را شکر کند۔ این راه معقولی است۔ وھمین روش من نیز این است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کرند؟ آیا بهفکر این فکر که زندگی پر از غم است، باید مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشود؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائبانسان به سختی ها و آلام و افسردگی دچار شد، باید صبر کند و وقتی که زمانه خوشحالی و شادمانی بیابرسید ، شکر خدا بکنرا به جای آورد۔ این طریقه م توازن است۔ وھمین روش من است۔
    • زندگی عجیب است۔ گاھی شادی است، گاھی غمی۔ پس آدمی را چه باید کربکند؟ آیا بها این فکر که زندگی غم است، مایوس و ناراحت بشود؟ یا به این خیال که زندگی تنھا شادی و خوشحالی است، نادان بشوماند؟ به نظر من، راہ میانه روی بھترین راہ است۔ وقتی که به مصائب و آلام و افسردگی دچار شد، صبر کند و وقتزمانی که زمانبه خوشحالی و شادمانی دست بیابد، شکر خدا بکند۔ این طریقه متوازن است۔ وھمین روش من است۔
      100% GOOD (1 votes)
    • ADDE NOVAM EMENDATIONEM! - Sententia 1ADDE NOVAM EMENDATIONEM! - Sententia 1